فرودگاه نیشابور: فراتر از توقع، بیشتر از مطالبه و دقیقاً عین حیثیت!
نیشابور فردا
(کانال مستقل خبری، تحلیلی، اجتماعی و توسعهمحور نیشابور)
http://neyshaburfarda.blogsky.com
- مقدمه
فرودگاه، علاوه بر همه سودمندیهایی که دارد؛ برای نیشابور، یک موضوع حیثیتی شده است. نیشابوریان، احداث فرودگاه نیشابور را مطالبه میکنند. تصویر بالا، بازتاب نظرات یک کارشناس مسائل فرودگاهی است در یک کانال مجازی است که خود را بزرگترین و پرمخاطبترین در غرب خراسان رضوی!!! معرفی میکند.
بخش دوم محتوای پاراگراف قبل، یک سلیقه است؛ یک مساله شخصی است؛ درست مثلِ رنگِ رُژِ لَب! اما بخش اول (نظریه کارشناس مسائل فرودگاهی) بسیار مهم است و اهمیت آن، ابعاد خاص پیدا میکند آنگاه که با پینوشت گرداننده کانال خبری (در پایین تصویر) همراه شود. اهمیتی خاص که در واقع، «هیچ اهمیتی ندارد!» و در پایان خواهیم گفت که چرا هیچ اهمیتی ندارد و چرا اهمیت آن، دقیقا در اهمیت نداشتن آن است.
- در باب «اهمیتی که دارد»
اما «اهمیتی که دارد» در این است: این نوع مطالب، واسطهای است برای اینکه بهتر بشناسیم برخی موانع توسعه نیشابور را ... و این شناخت، به واسطه تحلیلِ تفکری ایجاد میشود که به هر دلیلی، توسعه نیشابور را مطابق با منفعت خود نمیداند. این تفکر را می توان در کسانی پیجویی کرد که امروز به زبانها و بیانهای مختلف، در بوغهایشان کردهاند که فرودگاه سبزوار، پشتوانه و در خدمت مردم نیشابور است اما تا همین شش ماه پیش، فرودگاه نداشتن نیشابور را پُتکی کرده بودند و به اقسام و انحاء مختلف، بر سر مردم نیشابور میکوبیدند! این تفکر در پی و در جهت مقابل یک جنبش همگرایانه، به منصه ظهور رسیده است؛این افراد، آرزوی تشکیل حکومتی در غرب استان را در سر میپروراندند و فرودگاه را به عنوان یکی از زیربناهای حکومت خیالی، تبلیغ میکردند و سرکوفت نداشتن آن را بر سر مردم نیشابور و دیگر شهرستانهای غرب خراسان رضوی میزدند؛ این افراد؛ در شش ماه اخیر که عزم و جدیت مردم و مسولان نیشابور را در پیگیری احقاق حقوقشان دیدند تازه به این فکر افتادند که در نیشابور، نیم میلیون نفر جمعیت وجود دارد و باید ظرفیت این جمعیت را در اختیار توسعه فرودگاهی قرار داد که تا همین شش ماه پیش بر سر همین مردم می کوبیدند؛ فرودگاهی که میتوانست با رعایت اصول آمایش سرزمینی و مکانیابی خوب در فاصله میان شهر نیشابور و سبزوار ایجاد شود اما با هر تفکری، در حومه غرب شهر سبزوار و با فاصله 120 کیلومتر از نیشابور (دومین شهر پرجمعیت شمال شرق کشور بعد از مشهد) احداث شد!
این افراد؛ فقط خودشان را میبینند و در راه برتریجوییشان از هر ظرفیتی چه متعلق به خودشان و چه متعلق به همسایهها و حتی شهرستانهای دیگر باشد، نهایت استفاده را میکنند. این تفکر، دقیقا دنباله همان تفکری است که در جواب این سوال: «چرا چهار روستا را بدون رضایت اهالی آن، از شهرستان همسایه جدا کردی؟» میگوید: «برای توسعه کشور بوده است و مردم، مصلحت خود را بهتر می دانند!» (منظور این افراد از مردم، دقیقا همان مردمی است که خودشان به آن مردم، ظلم کرده اند. و منظورشان از توسعه کشور؛ نهایت استفاده و سوء استفاده از امکانات و استعدادهای دیگران، برای توسعه محل خودشان است.) خلاصه اینکه نظرات و رفتار این افراد، ثبات خاصی ندارد و با توجه به آب و هوا رنگ عوض میکند؛ گاهی موافق و همراهند، گاهی مخالف و مانع و گاهی ممتنع و ساکت؛ اما در یک چیز به طرز عجیبی، ثبات دارند و آن منافعشان است. منافعشان تعیین میکند که کنارت بایستند یا در روبرویت؛ امروز، منفعت آنها در این است که نیشابور، دومین شهر بزرگ خراسان، فرودگاه نداشته باشد!
و این موضوع را در قالب مقالات پرشمار، چه به صورت مستقیم و چه با ایما و اشاره، بسترسازی کرده، میکنند و خواهند کرد.
و یک نکته؛ عقل می گوید: هیچگاه، هیچ جای زندگی و امور و سرنوشتت را بر چیزی که ثبات ندارد؛ متکی نکن.
- در باب «اهمیتی که ندارد»
تا اینجا درباره «اهمیتی که دارد» سخن گفتهایم و چه خوبست به این بیاندیشیم: چرا برخی فعالان رسانهای، حتی در برابر انتقاد کارشناسی به اینکه مکان فرودگاه سبزوار میتوانست در جای بهتری باشد تا امروز شاهد این نوع رفتار و اعمال نه چندان دوستانه نباشیم؛ این طور واکنش نشان میدهند و آن را «توقع» و «ادعای عجیب» میدانند؟! اما بر طبق نوشتههای خودشان؛ خودشان توقع دارند که مردم شهر گردشگری نیشابور و جمعیت نیممیلیونی دشت نیشابور، به دنبال احداث فرودگاه در شهر خودشان نباشند و 120 کیلومتر مسافرت کنند تا از فرودگاهی استفاده نمایند که همین افراد و همکاران قدیم و جدیدشان، سالهاست که به بهانههای مختلف، هزاران بار، سرکوفتش را به همین مردم تقدیم کردهاند؟!
آری! توقع دارند که نیم میلیون نفر ساکنان شهرستان نیشابور، آبرو و عزت و سرنوشت آینده و زیرساخت اساسی شهرشان را قربانی رویاهای دستنیافتنی این افراد کنند؟! اما باید به صرافت پرسید: اینان که هیچ حقی برای دیگران قائل نیستند (بجز حقوقی که در راستای منافعشان باشد و راه سروری کردنشان را بر دیگران باز کند)، این توقعات را از کجا آوردهاند؟ براستی باید اندیشید که این افراد، به چه مناسبتی در برابر فرودگاهدار شدن و خودکفایی و سرافرازی دومین جمعیت شمال شرق ایران، احساس تهدید و ابراز ناراحتی میکنند؟ چرا وابسته بودن و وابسته کردن همسایهای که بارها به آن آزار رساندهاند، اینقدر برایشان اهمیت دارد؟!
و «اهمیتی که ندارد» به دنبال همین تفکر آغاز میشود. آری! اهمیت ندارد اندیشیدن به اینکه «تداوم تبعیضها و محرومیتهای زیرساختی روا شده بر نیشابور برای چه کسانی منفعت دارد یا خیر؟ و خوشایند است یا نه؟» و اهمیت دارد اندیشیدن به اینکه نیشابور به پشتوانه جمعیت و استعدادهای عظیم گردشگری، فرهنگی و انسانی خودش، باید فرودگاه خودش را داشته باشد. و البته اهمیت بسیار بالایی دارد اینکه: دست به دست هم دهیم و نه تنها فرودگاه، بلکه همه زیرساختهایی را پیگیری و ایجاد کنیم که حق نیشابور است؛ تا هیچ وقت، هیچکس به خودش اجازه ندهد بخاطر چیزهای اکتسابی مثل فرودگاه، این طور درباره نیشابور و شهروندان نیشابوری، قضاوت کند.