غرب خراسان رضوی دلبازیّه اندر وانتیّه
از مجموعه طنز «کاشفان غرب خراسان رضوی»
پیش از این به بهانههای مختلف، انواع روزافزون غربهای خراسان رضوی ساخته و پرداخته «کاشفان» (= محتواسازان) را معرفی کردهایم. وجه مشترک همه این «غرب خراسان رضوی»ها، سیال بودنشان در ذهن سازندگان است. به عبارت دیگر: با اینکه بحث از یک «واحد جغرافیایی» است و یک واحد جغرافیایی، لزوماً «حدود و ثغور مشخص» دارد اما محصول کارگاه پروپاگاندای کاشفان (شامل چند فعال محلی و چند رسانه مشخص)، چیزی است که اندازههای متنوع دارد. مانند سیبزمینی، هندوانه، گوجه و ... که اندازهها، کیفیات و حتی رنگهای گوناگون دارند! باری؛ چنانکه قبلتر، وعده دادیم؛ در اینجا قصد داریم نوع دیگری از غرب خراسان رضوی را رونمایی کنیم.
محتوای تصویر بالا را ملات این نوع ساختهایم. این کاشف، در تیتر مطلب خود از «غرب خراسان رضوی» حرف میزند. اما بلافاصله، در متن مطلب، مخاطب را پیچانده و طبق عادت معمول کاشفان؛ تیتر دبّه میشود تا محتوای مورد نظر، در آن ریخته شود.
در نگاه کلی به رفتار رسانهای این کاشف، غرب خراسان رضوی بر سه نوع است:
۱. غرب اصلی خراسان رضوی! (شامل فقط شهرستانهای یک حوزه انتخابیه مستقر در شمال غربی استان)
٢. جنوب غربی خراسان رضوی
٣. غرب مصلحتی خراسان رضوی! (شامل شهرستانهایی در نیمه غربی و حتی شمال استان که منویات کاشف محترم، تعیینکننده موقعیت جغرافیایی آنهاست!)
کاشف، گویی در اینجا با ایما و اشاره به مخاطب میگوید: فقط شمال غربیها، لایق عنوان «غرب خراسان رضوی»اند. پس تکلیف جنوب غربیها چیست؟ او با زبان بیزبانی، به آنها میگوید: «آهای بچههای اون پایین! خیال نکنین دوستتون ندارم. اگه نداشتم که براتون «مطلب» نمینوشتم. ببینین چقد به فکرتونم که حتی «اسمتون» رو هم تو مطلبم آوردم. خب! درسته اگه شما «جنوب غربی» باشین قاعدتاً منم «شمال غربی» میشم اما «اصل غرب خراسان رضوی» منم، اصلا همینه که هست. حالا تشریف ببرید اون گوشه، با همون وضعیت جنوب غربیتون بسازین. در عوض؛ شرافتاً قول میدم: تنهاتون نذارم. هر موقع، سر و کارم به شما افتاد، حتماً میام با هم غرب_خراسان_رضوی_بازی کنیم».
طنز جالبی است این رنگینک غرب خراسان رضوی! اما موضوع، فقط تکرار نشئهآور حرفی که بر دهانی، لذیذ افتاده و در گوشی، خوش پیچیده؛ نیست! بلکه به معنای واقعی کلمه، یک «بازی» است. یک بازی نیازموده که در مقاله اختصاصی «تاملی در بهرهبرداریهای غیر مسولانه از اصطلاح جغرافیایی غرب خراسان رضوی»، به ریشهها و تبعات آن پرداختهایم.
این دفعه اما، کاشف به خط تولید، فشار آورده و غرب خراسان رضوی وسیع و دلبازی را خلق کرده است. البته و کما فی السابق؛ این محصول نیز از نگاه کاسبکارانه معمول «کاشفان» در امان نمانده و باز هم شهرستانهای مشمول این نوع (همان جنوب غربیهای پیشگفته)، ابزاری شده تا منظور و منفعت کاشف را تامین کنند؛ ابزارهایی که کاشف، هر وقت با آنها سر و کاری پیدا کند به سراغشان میرود و آنان را به بازیای خواهد برد که برای آن، پایان و سرانجامی مشخص و روشن، به جز بازتابی گنگ از یک رویای ناسنجیده نمیتوان ترسیم نمود.
ای کاشف! آخر آدم خردمند را با مناطقی که حتی در باور خودش هم خود را به نحو شاخصی، متمایز از آنها میداند چه مشترکات موثری میتواند باشد؟! با این پتانسیل، میخواهی استان بسازی؟!
ترسم نرسی به کعبه، ای اعرابی! این ره که تو میروی به ترکستان است
این غرب را هم بر رنگینک غربهای خراسان رضوی مخلوق یکی دو سال اخیر بیفزاییم؛ رنگینکی آکنده از تناقض و تضاد و معطلی.
آیا از «جغرافیا» صحبت میکنیم؛ کاشف؟! گویی «خراسان رضوی» را «وانت»ی ساختهای پر از هندوانه؟ میتوانی یکی را برداری و تقهای بر آن بزنی؛ اگر صدایش بر گوشَت، خوش آمد بَرَش میداری و مزمزهای میکنی؛ تا هندوانهای دیگر در نوبتی دیگر...!
گرامیان! آیا منشاء این همه بلاتکلیفی، چیزی به جز سردرگمی سر-درد-آوری است که در مخیله کاشفان موج میزند؟ سردردی که آن را پایانی نیست. این قبیله، سالهاست که بوق را از سر گشادش میزند.
از این غربِ فریبگرِ خراسانِ رضویِ کاشفان، بوی آن خراسانی که «چون دَم عیسی» در کالبد ایران و زمان جان میآورد؛ به مشام نمیرسد. چنین! سوداگری جاهطلب کاشفان ناکاربلد، نام و شخصیت خراسان را به گروگان گرفته است!
و سخن پایانی، با بزرگوارانی که دغدغه توسعه پایدار استان را دارند: «استان خراسان رضوی، به جز تکیه کردن بر توانمندیهای واقعی یکایک اعضای آن؛ و در شرایط «منصفانه» و عاری از هر گونه تبعیض رنجآلود، گام در راه توسعه پایدار نخواهد گذاشت.»/ نیشابور فردا