باز هم داستان دلانگیز «غرب خراسان رضوی»!
اما این بار «ایرنا»؛ و باز هم قصّهی پُرغصّهی «محرومیّت» و «تبعیض»!
نیشابور فردا
(کانال مستقل خبری، تحلیلی، اجتماعی و توسعهمحور نیشابور)
http://neyshaburfarda.blogsky.com
داستان دلانگیز «غرب خراسان رضوی»
پرداختن به مسائل توسعهای با نگاه به ابعاد و زوایای منطقهای و فراشهرستانی؛ همراه با همه مزایای ناشی از فراگیر بودن؛ اما گاه با واکنشهایی، گاه احساسی و شتابزده، از سوی افرادی که به هر دلیل؛ اهداف و منافع متعارض و متناقض نگاه منطقهای به توسعه دارند، روبرو بوده است. مدیر کانال تلگرامی عصر سبزوار (با حدود ٩۵۰۰ عضو) یکی از مشتریان پر و پا قرص «نیشابور فردا»ست که همواره از واکنشهای اینچنینی وی بهرمند بودهایم. دارنده کانالی با تفکری خاص که به عنوان مثال در مطلبی درباره احداث «بزرگراه قوچان- چکنه - بام- اسفراین- سنخواست- جاجرم- میامی» هشدار داده که این بزرگراه، تهدیدی برای موقعیت جاده «قوچان - سبزوار» است! آخرین مورد مرتبط با این کانال که در «نیشابور فردا» مورد بررسی قرار گرفت اتهام متوقع بودن «مدیر متخصص، پرتلاش و خدمتگزار یک فرودگاه» بود!
به هر لحاظ؛ باید قدردان وجود چنین فعالیتهایی بود که خواسته یا ناخواسته؛ مصداقها، مستندات و فرصتهایی در اختیار ما قرار میدهند تا با دستی پُرتر به پیگیری مسائل و چالشهای توسعه حوزه ابرشهر خراسان بپردازیم. این بار نیز یکی از نوشتههای این مدیر خاص (در تصویر بالا ببینید)، فرصتی دیگری برای بررسی و پیگیری مسائل توسعه، در اختیارمان قرار داد؛ هرچند این فرصت، خواسته قلبی وی نیست! چند ماه پیش، موضوع استفادههای جهتدار و غیرمسولانه (و البته: بسترساز کدورت و تفرقه) از اصطلاح «غرب خراسان رضوی»؛ در قالب یک مقاله بلند و پُر و پیمان، توسط «نیشابور فردا» مورد بررسی، نقد، آسیبشناسی و اطلاعرسانی عمومی قرار گرفت. اما در برابر شواهد، استدلالها و روشنگریهای مطرحشده در آن مقاله و مطالب پیرو آن؛ به جای تغییر مسیر به سوی مسولیتپذیری، اصلاح روش اشتباه و نامهربانانه گذشته؛ واکنشهای احساسی، تقابلی و غیر حرفهای، بهانهتراشیها و طفرهرویها (مانند آنچه در تصویر بالا میبینید) ادامه یافت.
به هر حال؛ نه در سطح مطالب سایتها، وبلاگها، کانالها و صفحهها شبکههای اجتماعی محلی بلکه پیگیری و روشنگری موضوع در سطح خبرگزاریهای رسمی (مانند ایرنا)، به خاطر اینکه مصداقی از تعرض به حقوق جغرافیایی-سیاسی مردم خراسان است؛ به عنوان یکی از محورهای اطلاعرسانی «نیشابور فردا»، مورد توجه است. به امید خدا، به فراخور فرصتهایی که این گرامیان دوستداشتنی، با توجه به روند متداولشان، در آینده نیز ایجاد خواهند کرد؛ ابعاد و زوایای دیگری از این موضوع را با خوانندگان گرامی به اشتراک خواهیم گذاشت. مقاله یادشده در اینجا در دسترس است.
از آنجا که هدف ما در این نوشته، پرداختن به موضوع حائز اهمیت دیگری است؛ به توضیحات ارائه شده در بالا اکتفا نموده و یادآور میشویم: توسعه آگاهی عمیق نسبت به «جغرافیای سیاسی و تاریخی منطقه» در نزد افکار عمومی (عموم مردم)، بستری اثربخش برای پیشگیری از تکرار رخدادهای ناگوار، ناپسند و غیر قابل باوری از قبیل جداسازی چهار روستای حوزه انتخابیه نیشابور و فیروزه به شمار میآید. به همین خاطر؛ در راستای پیشگیری از این قبیل رویدادها، که با تضییع حقوق مردم سر و کار دارد، میتوان نقش بسیار موثر و انکارناپذیری را برای رسانهها قائل شد.
ایرنا و باز هم قصّهی پُرغصّهی محرومیت و تبعیض:
در بازگشت به تصویر بالا، این چند کلمه ساده (مطرح شده در کانال تلگرامی یادشده)، خیلی ارزشمند و دارای اهمیت است: «... شهر مجاور (نیشابور) که اتفاقا بر خلاف مشهد، سبزوار و تربت حیدریه فاقد دفتر خبرگزاری رسمی دولتی جمهوری اسلامی (ایرنا) است ...».
برای روشنتر شدن موضوع؛ مراجعه میکنیم به ایرنا. در وبگاه رسمی خبرگزاری ایرنا آمده است: «خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا: IRNA) در عرصه بینالمللی رسانهای شناختهشده به شمار میرود و به عنوان بنگاه خبری مادر و ارگان رسمی دولت جمهوری اسلامی، مورد توجه دیگر بنگاههای خبری جهان قرار دارد. با توجه به جایگاه ایرنا، بخش مهمی از استنادهای رسانههای داخلی و خارجی به رویدادهای ایران، منطقه و حتی جهان، موضعگیریهای مسولان و سیاستهای رسمی کشور معطوف به خبرگزاری جمهوری اسلامی است.» بله، خبرگزاری ایرنا ارگان رسمی دولت است و از بودجه و اعتبارات ملی، برخوردار. و قطعا دفترهای خبر این خبرگزاری نیز، تابع این برخورداری میباشند. پس شهرهای مورد اشاره کانال تلگرامی یادشده نیز برخوردارند. و اما چرا نیشابور، «نابرخوردار» و «محروم» است؟!
برای پاسخ به این سوال؛ بهتر است نیشابور را بیشتر بشناسیم.
- شهر نیشابور، «دومین شهر پُرجمعیت خراسان یا شمال شرق کشور» (بعد از مشهد و «قبل از سبزوار، بجنورد، بیرجند و تربت حیدریه») است. شهرستان نیشابور و حوزه انتخابیه نیشابور و فیروزه نیز دارای همین وضعیت است.
- نیشابور با پیشینه تاریخی و فرهنگی تاثیرگذار در حوزه خراسان؛ ستون و استوانه «هویت تاریخی و فرهنگی خراسان» ایران است به نحوی که حق شکوه تاریخ و تعالی فرهنگ خراسان را بدون یادکرد مکرر نام و نشان نیشابور نتوان شناخت.
- نیشابور، «کانون و جریانساز فعالیتهای فرهنگی، ادبی و هنری در شمال شرق کشور» است. هر چند تاکنون، بسترهای به رسمیت شناختن اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نیشابور به عنوان و جایگاه «اداره کل»، فراهم نشده است اما تنها «دانشکده هنر» شمال شرق کشور در نیشابور مستقر است و همچنین این شهر، تنها شهر نیمه شرقی کشور است که توانسته جایگاه «پایتخت کتاب ایران» را کسب نماید. آرامگاه و هویت دو تن از شخصیت ملی و جهانی ایران (خیام و عطار) که دارای روز بزرگداشت در «تقویم رسمی کشور» هستند، در نیشابور است.
- نیشابور، دومین «قطب صنعتی» شمال شرق کشور، پس از مشهد؛ و «قطب شاخص کشاورزی» (زراعت و دامپروری) با جایگاه ممتاز کشوری است.
- نیشابور بر اساس اسناد راهبردی و بالادستی کشور، «منطقه نمونه بینالمللی گردشگری» است یعنی با داشتن جاذبههای تاریخی، فرهنگی و طبیعی ممتاز، پتانسیل بالای جذب گردشگر بینالمللی دارد و فعالیت منسجم رسانههای دارای بُرد ملی و تاثیر بینالمللی مانند ایرنا، از زیرساختهای بیبدیل اطلاعرسانی این منطقه به شمار میآید.
آیا نیشابور، با همه این توانمندیها؛ پتانسیل تولید و انعکاس خبری کمتری از مواردی که در تصویر بالا آمده، دارد؟! آیا اگر تصور نماییم با نوعی بیمهری و کمتوجهی و احتمالاً سیاستگزاریهای ناسنجیده (و تلویحاً تبعیضآمیز) در تخصیص زیرساخت مهمی مانند دفتر نمایندگی خبرگزاری رسمی دولت کشورمان، در منطقه شمال شرق کشور مواجهیم؛ به بیراه رفتهایم؟!
از جان باید اندیشید: چرا شهر، شهرستان و منطقهای چنین پراستعداد؛ در اثر این محرومیتهای سهواً یا عمداً رواشده، باید در معرض تفاخر و استضعاف افراد ناکارآزموده، جویای نام و ظاهراً جاهطلب قرار بگیرد که به خیال خودشان، کار رسانهای میکنند اما تفاوتی میان «بزن در رو»های رایج در این روزگار کژرفتار، با رسالت و اخلاق حرفهای رسانهای ندارند؟! آیا واقعاً نیشابور، حداقل در اندازه نامهایی که این افراد مطرح میکنند؛ پتانسیل تولید و انعکاس خبر در ارگان خبری رسمی کشور را ندارد؟!
الحق و الانصاف که اینچنین نیست. باید شعله سوزان و رنجافزای این تبعیض و محرومیت را خاموش کرد و یا بیفزاییم این را نیز بر لیست همه تبعیضها و محرومیتهایی که در حوزههای دیگرِ ارتقا و توسعه «شبکه بهداشت و درمان»، «تقسیمات سیاسی بخشها»، «جادههای مواصلاتی»، «دانشگاه»، «فرودگاه» و ... بر دومین شهر و شهرستان و حوزه پرجمعیت شمال شرق کشور (نیشابور)، نسبت به شهرستان همجوارش، روا شده است!
بله، دقیقا در همان جاها و همان زیرساختهایی که شهرستان همجوار از محل اعتبارات و سرمایههای ملی از آنها برخوردار شده، و برخی افراد محلی، به انحاء و صور مختلف، آن زیرساختها را مایه تفاخر و استضعاف نیشابور قرار میدهند (!!!)؛ ما در همانجاها دچار محرومیتیم. دچار «محرومیت» هستیم. دچار محرومیت ... بهتر بگوییم: دچار «تبعیض». خواسته یا ناخواسته؛ عمداً یا سهواً؛ چه فرقی میکند! لطفا، به این تبعیضها، پایان دهید. آتش سوزان تبعیض را خاموش کنید.
چترها را باید بست ... زیر باران، باید رفت!
جاده نیشابور - فیروزه - خوشاب - جوین - جغتای و توانمندیهای آن
نیشابور فردا
(کانال مستقل خبری، تحلیلی، اجتماعی و توسعهمحور نیشابور)
http://neyshaburfarda.blogsky.com
جاده نیشابور - فیروزه - خوشاب - جوین – جغتای؛ زیرساختی استراتژیک برای ارتباط پایدار جادهای میان چهار استان «خراسان رضوی»، «خراسان شمالی»، «سمنان» و «گلستان» در شمال شرق کشور است. این جاده در غرب شهرستان جغتای، از طریق میامی به استان سمنان؛ و از طریق جاجرم به استان گلستان میرسد.
این جاده کهن، دارای پیشینهای دیرین و شاخه اصلی جاده ابریشم (جاده خراسان بزرگ: نیشابور به جوین و ری) است. به عبارتی دیگر: راه باستانی ابریشم از شیان در شرق چین آغاز شده و از طریق سینکیانگ (ترکستان چین) به آسیای میانه و شهرهای مهم خراسان همچون سمرقند و بخارا و مرو و سرخس به شهر نیشابور (ابرشهر: مرکز خراسان غربی) میرسید و از اینجا به جوین بزرگ، پل ابریشم، بسطام (در شهرستان شاهرود امروزین)، دامغان و خوار به ری (در جنوب تهران کنونی) میرسید و پس از عبور از همدان و کنگاور و قصر شیرین وارد بغداد شده و سرانجام با طی مسیر به جهت غرب به انطاکیه در کناره دریای مدیترانه میرسید. این جاده باستانی، کانال اصلی تجارت و ارتباطات جهانی دوران قدیم است. بنابراین جاده نیشابور - فیروزه - خوشاب - جوین – جغتای، به عنوان بخشی از شاخه اصلی جاده ابریشم دارای پتانسیل بالایی در حوزه گردشگری تاریخی و فرهنگی میباشد.
به علت عدم رسیدگی لازم در سالها و دهههای گذشته، این جاده از بهرمندی از پتانسیلهای بالای گردشگری و مواصلاتی خود، محروم مانده است. گفتنی است ارتقای این جاده، نقش موثری در دسترسی بهتر و سریعتر جمعیت نزدیک به دویست هزار نفری شهرستانهای جغتای، جوین، خوشاب و فیروزه به مرکز استان (مشهد) و پایتخت کشور (تهران) خواهد داشت. اگر به منطقهای که این جاده تحت پوشش خود قرار میدهد توجه کنیم جمعیتی چند میلیونی را در چهار استان در شمال شرق کشور در بر میگیرد./ نیشابور فردا