نیشابور فردا

نیشابور فردا

وبگاه کانال مستقل خبری، تحلیلی، اجتماعی و توسعه‌محور نیشابور فردا
نیشابور فردا

نیشابور فردا

وبگاه کانال مستقل خبری، تحلیلی، اجتماعی و توسعه‌محور نیشابور فردا

برزین‌مهر و مسأله مسؤلیت‌پذیری در قبال میراث مشترک

برزین‌مهر و مسأله مسؤلیت‌پذیری در قبال میراث مشترک

بر اساس متون کهن ایرانی، جایگاه برزین‌مهر در ناحیه رِیوَند (Reyvand) خراسان است. به همین روی؛ این نیایشگاه کشاورزان، در جایگاه یکی از سه آتشگاه بزرگ ایران باستان، از شاخص‌ترین شناسه‌های هویت تاریخی خراسان و میراث فرهنگ باستانی خراسانیان به شمار می‌آید و از آنجا که برزین‌مهر با بخشی از میراث مردم و سرزمین خراسان سر و کار دارد به هیچ وجه، یک موضوع محلی نیست و با آن نمی‌توان مانند یک غذای خانگی یا خانه قدیمی اعیان یک شهر یا  یک آیین محلی مبتنی بر ادبیات شفاهی، رفتار کرد.

برزین‌مهر، از کهن‌ترین نام‌های حوزه جغرافیای فرهنگی خراسان بزرگ است؛ نامی که قرن‌ها پیش از همه نام‌های جغرافیایی که امروز ادعای میزبانی آن را دارند، همراه انکارناپذیر تاریخ خراسان بوده است. آری؛ برزین‌مهر، میراث تاریخی و فرهنگی مشترک خراسانیان است. آیا از میان خراسانیان، کسی هست که بخواهد بنیان هویت باستانی سرزمین خورشید، مرتبط با یکی از کهن‌ترین شناسه‌های آن، بر مبنایی ضعیف و سست گذاشته شود؟ آیا کسی هست؟!

اهمیت و ضرورت «چالش برزین‌مهر»، بر همین مبناست. چون نام و حیثیت خراسان، در میان است؛ چه در امروز و چه آینده؛ اجازه نداریم و نخواهیم داشت حتی به کوچکترین اقدامی که احتمال وهن وجهه و اعتبار خراسان را در پی داشته باشد، مبادرت ورزیم. مسؤلیت‌پذیری در قبال هویت تاریخی و فرهنگی خراسان حکم می‌کند که اگر قرار است چیزی مرتبط با شناسه‌های هویت تاریخی خراسان ثبت گردد؛ چه در سطح استانی، چه ملی و چه جهانی؛ باید استانداردهای علمی و منطقی شایسته هویت و وجاهت خراسان را داشته باشد.

کار مرتبط با هویت و وجاهت خراسان، باید مبنا و پشتوانه قابل دفاع داشته باشد؛ ذوق‌زدگی‌های گذرای امروز به هیچ وجه نمی‌تواند پاسخ موجهی در برابر قضاوت صریح و بی‌پرده نسل‌های آینده باشد. پس؛ در قبال میراث فرهنگی مشترک خراسان، مسؤلیت‌پذیر باشیم و خراسان را صلابتمندانه ثبت کنیم؛ چونانکه شایسته نام و هویت و اعتبار خراسان است./ نیشابور فردا

نیشابور_فردا؛ مجله خبری، فرهنگی و تحلیلی توسعه‌محور نیشابور

www.neyshaburfarda.blogsky.com

@Neyshaburfarda

«غرب خراسان رضوی کرونائیه‌یِ خوشخوشانیه»، مقدمه‌ای بر خوشخوشان‌سازی ملّی

«غرب خراسان رضوی کرونائیه‌یِ خوشخوشانیه»، مقدمه‌ای بر خوشخوشان‌سازی ملّی

از مجموعه طنز کاشفان غرب خراسان رضوی

نوشته: نیشابور فردا

(کانال مستقل خبری، تحلیلی، اجتماعی و توسعه‌محور نیشابور)

https://t.me/neyshaburfarda

http://neyshaburfarda.blogsky.com



چنانکه قبلا یادآور شده‌ایم اصطلاح جغرافیایی - سیاسی «غرب خراسان رضوی»، شامل ۱٣ شهرستان می‌شود که در نیمه غربی استان خراسان رضوی قرار گرفته‌اند و چنانکه باز هم قبلا یادآور شده‌ایم یک نقطه در استان هست که ظاهراً بعضی‌ افراد انگشت‌شمار سعی دارند آن را متولی، آقا و سرور غرب خراسان رضوی معرفی کنند. این دل‌انگیزان، چند مدتی است به بهانه‌های مختلف، این شِبه‌ایالت خودخوانده‌یِ ظاهراً خودمختار را در عرصه رسانه مطرح می‌نماید. (بیشتر بدانید ...)

خلاصه؛ توسط این آقا و سرور خودخوانده، تاکنون غرب‌های پرشماری برای خراسان رضوی تولید شده است.(چند نمونه ...) اما به تازگی و در ادامه فعالیت خط تولید غرب‌خراسان‌رضوی‌سازی، محصول دیگری به منصه ظهور رسیده است. از ویژگی‌های این نوع غرب خراسان رضوی نوظهور عبارتند از:

1. این بار، بیماری «کرونا» که متاسفانه کشور ما و تقریبا همه جهان را درگیر خود کرده، بهانه تولید نوع دیگری از غرب خراسان رضوی گردیده است. پس از آب کرونایی هم می‌توان ماهی گرفت.

2. کما ‌فی السابق، که تعداد واحدها جغرافیایی غرب بلاتکلیف خراسان رضوی، همواره کم و زیاد؛ و خود این غرب نگون‌بخت خراسان رضوی دائما بزرگ و کوچک می‌شود؛ در اینجا نیز تعداد شهرستان‌ها یا واحدهای غرب فرضی خراسان رضوی، کم و زیاد شده است.(در باب غرب بلاتکلیف خراسان رضوی ...) این نوع غرب جدیدالخلقه خراسان رضوی، دارای ٧ واحد جغرافیایی است. جالب اینجاست که بخش روداب یا ششتمد از شهرستان سبزوار، با اینکه شهرستان هم نیستند، تفکیک شده و معادل شهرستان‌های مستقل جوین و جغتای، خوشاب و داورزن به حساب آمده‌اند! و این در حالی است که با همین منطق، می‌بایست بخش‌های تابعه شهرستان‌های جغتای (دو بخش) جوین (دو بخش)، خوشاب (دو بخش) و داورزن (دو بخش) نیز به حساب می‌شد، اما نشده است! حتما دلیل و منطق دیگری در کار است.

3. این دفعه؛ اصطلاح جغرافیایی دارای وزن معنادار سیاسی را یک «شخص حقوقی» به کار می‌برد که اتفاً از «نهادهای رسمی دولتی» و «برخوردار از بودجه و اعتبارات کشوری» است؛ یعنی باید پیرو خط‌مشی‌ها و سیاست‌های دولت محترم و قاعدتاً ملتزم به منافع و مصالح ملی باشد. بله در زیر عکس بالا نام «دانشگاه علوم پزشکی سبزوار» دیده می‌شود. در همینجاست که یک سوال، همراه با دو پیشنهاد مطرح می‌گردد:

سوال: آیا «غرب خراسان رضوی»، عنوان رسمی حوزه تحت پوشش دانشگاه یادشده است که از سوی وزارت محترم بهداشت، به این دانشگاه اعطا شده یا اینکه خدایی ناکرده، «سلیقه شخصی» باعث شده است که با استفاده از امکانات ملی، این اصطلاح غیررسمی و البته «حساسیت‌برانگیز»، تبلیغ و ترویج گردد؟! انصافاً نمی‌دانیم.

پیشنهاد (1): اگر وزارت محترم بهداشت، وزارت محترم کشور، استاندار محترم (و انصافاً دلسوز خراسان رضوی) و یا هر نهاد و مسول محترم دیگر، این عنوان اختصاصی دارای وزن مشخص جغرافیایی - سیاسی را به این حوزه جغرافیایی اعطا کرده‌اند؛ کاش از این دست عطایا به سایر حوزه‌های استان از جمله نیشابور، گناباد و تربت‌حیدریه و ... حداقل، «تعارف» می‌کردند که احیاناً احساس تبعیض و نا‌عدالتی به کسی دست ندهد.

پیشنهاد (2): از آنجا که آدم‌ها کلاً از اینکه یک شِبهِ ‌ایالت یا شِبهِ ‌کشور یا چیزی مثل این‌ها برای خودشان داشته باشد و خود را به آن نام بنامند «خوش‌خوشان»شان می‌شود، یعنی خوششان می‌آید و کیف می‌کنند و احتمالاً دل‌انگیز می‌شوند؛ چقدر خوب است که این تجربه خوشخوشان غرب خراسان رضوی را در تمام کشور، فرهنگ‌سازی کنیم و تسری دهیم تا همه هموطنان عزیز از این حس خواستنی خوشخوشانی بهرمند شوند. مثلا چه اشکالی دارد که داشته باشیم: حوزه جغرافیایی شِبهِه‌ خودمختار «شرق آذربایجان غربی» یا «غرب آذربایجان شرقی» یا «وسط سیستان و بلوچستان» یا «پایین کرمان» یا «بالای خوزستان» یا «بغل سمت راست سمنان» و ... چه اشکالی دارد؟ هاء... !؟

واقعاً ایده بدی نیست این «خوشخوشان‌سازی ملّی». چون همه می‌توانند مثل غرب خوشگل خراسان رضوی، عملاً این حس خوشخوشان را تجربه کنند و «دل‌انگیز» شوند. البته در این وسط، فقط یک مشکل کوچک وجود دارد: کم‌کم بهانه برای اینکه هر کسی «غاز خودش را بچراند» و کشور، مثل «جیگر بانو زلیخا»، همسر جناب پوتیفار، شرحه شرحه گردد، فراهم می‌شود. در فلاش‌بک به تاریخ ادبی ایران‌زمین هم اشاره به آن لحظه‌ای که جناب مولانا این بیت را می‌سرودند، بد نیست:

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق

تا بگویــــــم شــــــــــرح درد اشتیـــــاق

شاید! تاکید می‌کنیم: «شاید»! در آن دَم که آن جناب، سخن از «فراق» و «اشتیاق» می‌‌گفتند، نظری به همین مضمون خوشخوشان هم داشته‌اند! شاید منظورشان از «درد اشتیاق»، همین «حس خوشخوشان» بوده است شاید هم «نه». فقط خدا می‌داند ما که وکیل جناب مولانا نیستیم. اما می‌دانیم که جناب مولانا یک شخصیت فرهنگی جهانی با تفکری جهان‌شمول هستند و سخن ایشان را با این «محلی‌گرایی»‌ها قطعاً خط و ربطی نیست.

حرف ما تمام شد، فقط باید یادآور شویم: از آنجا که تصویر بالا درباره «کرونا» است و در متن مطلب هم به مبحث بسیار مهم «خوشخوشان‌سازی ملی» اشاره کردیم، عنوان مطلب را «غرب خراسان رضوی کرونائیه خوشخوشانیه» نهادیم.

 نیشابور فردا؛ مجله خبری، فرهنگی و تحلیلی توسعه‌محور نیشابور

www.neyshaburfarda.blogsky.com

@Neyshaburfarda

 

غرب خراسان رضوی دلبازیّه اندر وانتیّه

غرب خراسان رضوی دلبازیّه اندر وانتیّه

از مجموعه طنز «کاشفان غرب خراسان رضوی»

 

پیش از این به بهانه‌های مختلف، انواع روزافزون غرب‌های خراسان رضوی ساخته و پرداخته «کاشفان» (= محتواسازان) را معرفی کرده‌ایم. وجه مشترک همه این «غرب خراسان رضوی»‌ها، سیال بودنشان در ذهن سازندگان است. به عبارت دیگر: با اینکه بحث از یک «واحد جغرافیایی» است و یک واحد جغرافیایی، لزوماً «حدود و ثغور مشخص» دارد اما محصول کارگاه پروپاگاندای کاشفان (شامل چند فعال محلی و چند رسانه مشخص)، چیزی است که اندازه‌های متنوع دارد. مانند سیب‌زمینی، هندوانه، گوجه و ... که اندازه‌ها، کیفیات و حتی رنگ‌های گوناگون دارند! باری؛ چنانکه قبل‌تر، وعده دادیم؛ در اینجا قصد داریم نوع دیگری از غرب خراسان رضوی را رونمایی کنیم.

 

محتوای تصویر بالا را ملات این نوع ساخته‌ایم. این کاشف، در تیتر مطلب خود از «غرب خراسان رضوی» حرف می‌زند. اما بلافاصله، در متن مطلب، مخاطب را پیچانده و طبق عادت معمول کاشفان؛ تیتر دبّه می‌شود تا محتوای مورد نظر، در آن ریخته شود.

در نگاه کلی به رفتار رسانه‌ای این کاشف، غرب خراسان رضوی بر سه نوع است:

۱. غرب اصلی خراسان رضوی! (شامل فقط شهرستان‌های یک حوزه انتخابیه مستقر در شمال غربی استان)

٢. جنوب غربی خراسان رضوی

٣. غرب مصلحتی خراسان رضوی! (شامل شهرستان‌هایی در نیمه غربی و حتی شمال استان که منویات کاشف محترم، تعیین‌کننده موقعیت جغرافیایی آن‌هاست!)

 

کاشف، گویی در اینجا با ایما و اشاره به مخاطب می‌گوید: فقط شمال غربی‌ها، لایق عنوان «غرب خراسان رضوی»اند. پس تکلیف جنوب غربی‌ها چیست؟ او با زبان بی‌زبانی، به آن‌ها می‌گوید: «آهای بچه‌های اون پایین! خیال نکنین دوستتون ندارم. اگه نداشتم که براتون «مطلب» نمی‌نوشتم. ببینین چقد به فکرتونم که حتی «اسمتون» رو هم تو مطلبم آوردم. خب! درسته اگه شما «جنوب غربی» باشین قاعدتاً منم «شمال غربی» میشم اما «اصل غرب خراسان رضوی» منم، اصلا همینه که هست. حالا تشریف ببرید اون گوشه، با همون وضعیت جنوب غربی‌تون بسازین. در عوض؛ شرافتاً قول میدم: تنهاتون نذارم. هر موقع، سر و کارم به شما افتاد، حتماً میام با هم  غرب_خراسان_رضوی_بازی کنیم».

 

طنز جالبی است این رنگینک غرب خراسان رضوی! اما موضوع، فقط تکرار نشئه‌آور حرفی که بر دهانی، لذیذ افتاده و در گوشی، خوش پیچیده؛ نیست! بلکه به معنای واقعی کلمه، یک «بازی» است. یک بازی نیازموده که در مقاله اختصاصی «تاملی در بهره‌برداری‌های غیر مسولانه از اصطلاح جغرافیایی غرب خراسان رضوی»، به ریشه‌ها و تبعات آن پرداختهایم.

این دفعه اما، کاشف به خط تولید، فشار آورده و غرب خراسان رضوی وسیع و دلبازی را خلق کرده است. البته و کما فی‌ السابق؛ این محصول نیز از نگاه کاسبکارانه معمول «کاشفان» در امان نمانده و باز هم شهرستان‌های مشمول این نوع (همان جنوب غربی‌های پیش‌گفته)، ابزاری شده تا منظور و منفعت کاشف را تامین کنند؛ ابزارهایی که کاشف، هر وقت با آن‌ها سر و کاری پیدا کند به سراغشان می‌رود و آنان را به بازی‌ای خواهد برد که برای آن، پایان و سرانجامی مشخص و روشن، به جز بازتابی گنگ از یک رویای ناسنجیده نمی‌توان ترسیم نمود.

ای کاشف! آخر آدم خردمند را با مناطقی که حتی در باور خودش هم خود را به نحو شاخصی، متمایز از آن‌ها می‌داند چه مشترکات موثری می‌تواند باشد؟! با این پتانسیل، می‌خواهی استان بسازی؟!

ترسم نرسی به کعبه، ای اعرابی!       این ره که تو می‌روی به ترکستان است 

این غرب را هم بر رنگینک غرب‌های‌ خراسان رضوی مخلوق یکی دو سال اخیر بیفزاییم؛ رنگینکی آکنده از تناقض و تضاد و معطلی.

آیا از «جغرافیا» صحبت می‌کنیم؛ کاشف؟! گویی «خراسان رضوی» را «وانت»ی ساخته‌ای پر از هندوانه؟ می‌توانی یکی را برداری و تقه‌ای بر آن بزنی؛ اگر صدایش بر گوشَت، خوش آمد بَرَش می‌داری و مزمزه‌ای می‌کنی؛ تا هندوانه‌ای دیگر در نوبتی دیگر...!

گرامیان! آیا منشاء این همه بلاتکلیفی، چیزی به جز سردرگمی سر-درد-آوری است که در مخیله کاشفان موج می‌زند؟ سردردی که آن را پایانی نیست. این قبیله، سال‌هاست که بوق را از سر گشادش می‌زند.

از این غربِ فریبگرِ خراسانِ رضویِ کاشفان، بوی آن خراسانی که «چون دَم عیسی» در کالبد ایران و زمان جان می‌آورد؛ به مشام نمی‌رسد. چنین! سوداگری جاه‌طلب کاشفان ناکاربلد، نام و شخصیت خراسان را به گروگان گرفته است!

و سخن پایانی، با بزرگوارانی که دغدغه توسعه پایدار استان را دارند: «استان خراسان رضوی، به جز تکیه کردن بر توانمندی‌های واقعی یکایک اعضای آن؛ و در شرایط «منصفانه» و عاری از هر گونه تبعیض رنج‌آلود، گام در راه توسعه پایدار نخواهد گذاشت.»/ نیشابور فردا

 

بوالعجب از این صنایع!

بوالعجب از این صنایع!

از مجموعه «کاشفان غرب خراسان رضوی»

باز هم فرصتی دست داد که سری به مجموعه طنز «کاشفان غرب خراسان رضوی» بزنیم. چنانکه راویان اخبار، از گفتار شکرشکن جناب هدهدالملک، روایت کرده‌اند: «غرب خراسان رضوی، جایی است که شرق خراسان رضوی نیست. همین.»

در این برهه؛ خواهشمندانه، تقاضامندیم گفتار موجز و پرمغز جناب هدهدالملک را به شوخی نگیرید. چرا که آن حکیم سرخوش، آن یگانه کاشفان غرب خراسان رضوی؛ در تعریف ذکاوتمندنانه‌شان (یا به عبارتی: چکاوکمندانه‌شان)، تَهِ غرب خراسان رضوی را چنان! باز گذاشته‌اند که بتوان تعاریف و چیزهای مختلفی را به آن وارد کرد!

بوالعجب از این صنایع!             وا شگفت بر این بدایع!

در واقع؛ ظرافت‌ها و حکمت‌های نهفته در کلام آن جناب خوش‌جمال؛ آن وقت، عیان می‌شود که کُنه مطلب را مورد مداقه قرار داده و در بحرِ از خود بی‌خودی هدهدی، چنان مستغرق شویم که در کمال ناباوری، خود را در اعماق فهمی یک‌هویی (= همان یهویی) دریابیم.

آن لحظه فرخنده که ابواب معرفت از خود بی خودی هدهدی گشوده شود؛ آنگاه، از سویدای جان درخواهیم یافت که: اصلاً تعریف ایشان، تعریف نیست که...! انصافاً خودش به تنهایی و خالی‌خالی؛ یک سیستم مولد و یک «خط تولید» است که تا کنون، غرب‌های بسیاری را از طریق نوار نقاله کاشفان غرب خراسان رضوی، بر روی جغرافیای خوشگل این تنها استان غرب‌دار ایران و چه بسا کل جهان بشریت و البته غیر بشری (شامل سیاره مریخ، کهکشان آندرومدا- ام ٣۱ و جاهای دیگر) غلتانیده است. از جمله محصولات قشنگ خط تولید کاشفان غرب خراسان رضوی، می‌توان به:

-- «غرب خراسان رضوی برقیّه»؛

-- یا «غرب خراسان رضوی جمالیّه شادسازیّه»؛

-- «غرب خراسان رضوی بنزینیّه»؛

-- «غرب خراسان رضوی پشتیبانیّه زورکیّه»؛

-- یا «غرب خراسان رضوی فرودگاهیّه چپانیّه»؛

-- «غرب خراسان رضوی کاشفیّه»؛

-- «غرب خراسان رضوی توفانیّه»؛

 و ... اشاره کرد. ما تا همین حالا، همه این غرب‌های خراسان رضوی را بررسی کرده و از ظرافت‌های ملوسی که در تولید هر یک، به خرج داده شده است حقیقتاً کیفور شده ایم. البته ناگفته نماناد بعضی‌ها هم از دستمان در رفته و بهره نبرده‌ایم ... آخر، اقتضای کاشفیّت غرب خراسان رضوی چنین است که تولیداتش از بس تنوع دارد لامصب! بعضی وقت‌ها انصافاً در می‌رود از دست آدم!

البته می‌دانیم که تعمقات بزرگ، ریخت و پاش‌های بزرگ هم دارد؛ چنانکه در همین باب یا در نزدیکی این باب گفته‌اند: «داره می‌ریزه ...!» به هر حال؛ کار کاشفان، ریخت و ریز دارد. چه خوب که دل خوش کنیم و در بحر هدهدی؛ باز، از خود بی خود شویم و از ته دل فریاد کنیم: این ریخت و ریزها به آن تولیداتِ قشنگ در! شرافتاً کیفوری زیاد، برای سلامتی آدم خوب نیست آن هم در این وانفسای همه‌‍گیری کرونا...

اما یک حرف جدی: صرف نظر از اینکه در مخیله کاشفان غرب خراسان رضوی چه می‌گذرد؛ آیا به این اندیشیده‌اند که در آن لحظه آخر؛ در آن بزنگاه؛ پرجمعیت‌ترین شهر ریشه‌دار غرب خراسان رضوی -که گرانیگاه تاریخ و پایگاه فرهنگ خراسان است- آیا از حق و حوزه نفوذ تاریخی-فرهنگی خود خواهد گذشت؟ می‌دانند و باز هم بر آهن سرد می‌کوبند؟! چرا؟


غرب خراسان رضوی در ربع نیشابور

 

 

طنز کاشفان غرب خراسان رضوی

مقدمه: گفتگو و تبادل اندیشه‌ و موضع، مبتنی بر احترام متقابل؛ بهترین راه تفاهم و درک متقابل است. نظرها، استدلال‌ها و دغدغه‌هایت را درباره یک موضوع، تشریح می‌کنی، سعی می‌کنی که راه به سوی تفاهم بگشایی اما گاه برای آدمی پیش می‌آید که در پاسخ تلاش وی برای نیل به تفاهم؛ از طرف مقابل، نه تنها کم‌ترین کوششی در راه درک متقابل به وقوع نمی‌پیوندد بلکه مواضع قبلی با سماجتی بیشتر و بسامد بالاتر، تکرار و تکرار و تکرار می‌شود. «نیشابور فردا» در زمینه موضوعی که مورد توجه این نوشته است، همین راه را رفت، تا جایی که کار به نگارش مقاله‌ای با ذکر مصادیق دقیق و روشنگری ابعاد موضوع گردید. اما معلوم گردید که نه تنها کمترین کوشش برای فهم موضوع صورت نمی‌گیرد بلکه گاه، چنان رفتاری مشاهده شد که گویی دو سوداگر -در این سو و آن سوی بازار مکاره- به هر!!! گفتار و فنونی، قرار است کسب منفعت و جلب موضع خود کنند! ما بلافاصله به این نتیجه رسیدیم که هماورد این شیوه گفتار، و سوداگر این بازار نیستیم. پس هنگامی که گفتمان مستدل، پاسخ نمی‌دهد؛ جایی برای حرف زدن باقی نمی‌ماند تا زمانی که گوشی برای شنیدن بی غل و غش حرف‌هایی که مبتنی بر احقاق حقی است، پیدا شود. به هر روی، از این پس، به سراغ طنز می‌رویم؛ تا به اندازه بضاعت خود، ظرفیت‌ انتقادگری و لطافت طنز را بستری سازیم برای گشودن دریچه‌ای به سوی روشنگری و آگاهی‌رسانی به افکار عمومی.

لطفا با نقدها و نظرهایتان، ما را همراهی کنید.  


برای بزرگ‌تر دیدن تصویرها، موس را بر روی تصویر نگه دارید و بر روی نوار آدرس در بالای صفحه بکشید.

چنانکه که جناب هدهدالدوله –یگانه‌یِ ‌کارشناسان مسائل توسعه غرب خراسان- افاضه فرموده‌اند: «غرب خراسان رضوی»، یک جایی است که «شرق خراسان رضوی» نیست! همین.

اما «غرب خراسان رضوی»، انواع مختلفی هم دارد که متاسفانه هنوز همه انواع آن کشف نشده؛ البته «کاشفان غرب خراسان رضوی»، مخصوصا «کارشناس مسائل توسعه غرب خراسان» و یکی دو نفر زحمتکش دیگر، زحمت‌های زیادی در کشف این انواع می‌کشند و امیدواریم علاوه بر اقسام و انواع زیر، در آینده نزدیک، زحمات این زحمتکشان به نتیجه برسد و گونه‌های نادر دیگری از «غرب خراسان رضوی» هم کشف شود. بلند بگو «ایشالا».

--  نوع «غرب خراسان رضوی توفانیّه»: دو تا شهرستان است که در همین هفته گذشته، به نقل از خبرنگار  محلی ایرنا و به بهانه توفانی که بخش‌هایی از آن‌ را درنوردیده بود، صحبتش را کردیم. این نوع «غرب خراسان رضوی» که باز خودش، بسته به آب و هوا و چیزهای دیگر، رنگ عوض می‌کند، بزرگ و کوچیک می‌شود و انواع مختلف می‌شود، به صورت چراغ خاموش در خبرگزاری‌های ملی و رسمی کشور نیزفعالیتک‌هایی هم دارند.

-- نوع «غرب خراسان کاشفیّه»: این نوع، در اصل؛ منطقه‌ وسیع (به طول 700 کیلومتر) بین «بشدره» شهرستان «راز و جگلان» استان خراسان شمالی در مرز کشور ترکمنستان، تا «دیگ‌رستم» شهرستان «طبس» استان خراسان جنوبی در مرز استان کرمان را شامل شود؛ اما خب، از این حیث که کارشناس «اصلی» مسائل توسعه غرب خراسان (که باز  در هفته گذشته، ضمن تبریک به خراسان، ایشان را معرفی هم کردیم) و کارشناسان دیگر مسائل توسعه غرب خراسان (که یکی‌شان در  تصویر اول ذکر شده)؛ این منطقه «غرب خراسان» را کشف کرده‌اند، بهتر است به بیانات خودشان مراجعه کنیم؛ چون مثل نوع توفانیه، باز هم بسته به آب و هوا، بزرگ و کوچیک می‌شود و انواع مختلفی دیگری از آن، در می‌آید.

-- نوع «غرب خراسان رضوی پشتیبانیّه زورکیّه»: همانطور که در تصویر اول می‌بینید یک نوع غرب خراسان رضوی است که تعداد شهرستان‌هایش، «هِی» بیشتر می‌شود و بعدش شاید مثل نمونه بالا، سه تا نقطه قرار بگیرد. این نوع «غرب خراسان رضوی» یک «اصل» دارد و تقریبا قاعده خاصی ندارد؛ آن اصل هم این است که ایجاد زیرساخت‌ها و جذب امکانات در یک شهر خاص، مزایای خیلی «مستقیماً»ی برای شهرستان‌های دیگر دارد که باید اجباراً تابع آن خاص باشند. این نوع «غرب خراسان رضوی»، خیلی «نازنین» است چون، این زیرساخت‌ها را فقط برای پشتیبانی از شهرستان‌های دیگر می‌خواهد، و «هی» دلسوزی می‌کند و پشت‌سر هم بر این «پشتیبانی»، اصرار می‌کند ... حتی اگر آن شهرستان‌ها جسارت کنند و بخواهند به خاطر جمعیت، موقعیت و نیازهایی که دارند، این زیرساخت‌ها را خودشان داشته باشند!

این نوع غرب خراسان رضوی را که تمرکز خاصی بر روی معرفی کردن (یا به عبارتی: چپاندن رسانه‌ای) فرودگاه سبزوار در نقش فرودگاه مردم نیمه غربی استان خراسان رضوی دارد «غرب خراسان رضوی فرودگاهیّه چپانیّه» نیز نان نهادیم. گفتنی است که این نوع نوظهور «غرب خراسان رضوی»، درست در زمانی متولد شده که مردم و مسولان یکی از شهرهای بزرگ استان، عزم‌شان را جزم کرده‌اند که با توجه به جمعیت بالای شهرستان و نیازهای آینده، زیرساخت مهم فرودگاه را برای شهرشان ایجاد نمایند.  

غرب خراسان رضوی بنزینیه   

-- «غرب خراسان رضوی بنزینیه» یا «غرب خراسان رضوی دو-زده‌یِ یکی باحالتره»: این نوع که ساخته و پرداخته خبرنگار محلی صدا و سیما است، نوعی از غرب خراسان رضوی است شامل 6 شهرستان در استان خراسان رضوی و بقیه‌اش در استان خراسان شمالی. به عبارتی در اینجا با محصولی مواجهیم شبیه «تخم مرغ دو زرده» که گویی یک زرده آن یک جورهایی باحال‌تر و نانازتر است! چرا که اسم آن زرده‌یِ خوشگل، بر روی کل تخم مرغ گذاشته شده، مثل: «غرب خراسان رضوی بخشی در خراسان شمالی»! اما خب، چون بهانه و دستاویز تولید این نوع غرب خراسان رضوی، «بنزین» است به همین خاطر، نام آن را «غرب خراسان رضوی بنزینیه» گذاشتیم.

-- نوع «غرب خراسان رضوی برقیّه» یا «غرب خراسان رضوی جمالیّه شادسازیّه»: جناب کارشناس اصل مسائل توسعه غرب خراسان، این بار از نقشه‌ای رونمایی کرده‌اند که در آن اداره‌های برق دو شهر س و ت.ح، به معاونت توزیع برق غرب و شرق استان خراسان رضوی ارتقا داده و ۱۴ شهرستان را در زیرمجموعه ایالت موردنظر خود (غزب خراسان رضوی) برشمرده‌اند و البته با اصرار واقعاً دلسوزانه‌ای، این تقسیم‌بندی را برای امور برق خراسان رضوی مفید دانسته‌اند. هر چند کاشف این نوع نوپدید از غرب خراسان رضوی، شاید از ذوق این کشف خفنگ؛ فرصت نکرده‌اند تراوشات ناب ذهنی را تکمیل نمایند اما می‌توان حدس زد که مشهد (مرکز رسمی اداری استان) هم در طرح ایشان، نقش «واتیکان برق خراسان رضوی» را ایفا خواهد کرد! 

پانویس: ظریفی، برای این نوع تازه-مکشوفه از غرب خراسان رضوی، نام «غرب خراسان رضوی جمالیه شادسازیه» را پیشنهاد داد. علتش را از ایشان پرسیدیم اما گفت: «نمیگم!»

این بود انواع و اقسام کشف شده غرب خراسان رضوی. از آنجا که به مدد تلاش‌های نستوه کاشفان؛ این موضوع «غرب خراسان رضوی»، کم کم دارد به سوژه خوبی برای پرداختن تبدیل می‌شود؛ در همراهی با ما کوشا باشید تا در نوشتارهای بعدی؛ با هم، انواع و اقسام و ابعاد دیگری از این اصطلاح جالب غرب خراسان رضوی را بررسی نماییم. ممنون.