نیشابور فردا

نیشابور فردا

وبگاه کانال مستقل خبری، تحلیلی، اجتماعی و توسعه‌محور نیشابور فردا
نیشابور فردا

نیشابور فردا

وبگاه کانال مستقل خبری، تحلیلی، اجتماعی و توسعه‌محور نیشابور فردا

«ایرنا»، داستان «غرب خراسان رضوی» و باز هم قصّه‌ی پُرغصّه‌ی «محرومیّت» و «تبعیض»!

باز هم داستان دل‌انگیز «غرب خراسان رضوی»!

اما این بار «ایرنا»؛ و باز هم قصّه‌ی پُرغصّه‌ی «محرومیّت» و «تبعیض»!

 

نیشابور فردا

(کانال مستقل خبری، تحلیلی، اجتماعی و توسعه‌محور نیشابور)

https://t.me/neyshaburfarda

http://neyshaburfarda.blogsky.com


 

داستان دل‌انگیز «غرب خراسان رضوی»

پرداختن به مسائل توسعه‌ای با نگاه به ابعاد و زوایای منطقه‌ای و فراشهرستانی؛ همراه با همه مزایای ناشی از فراگیر بودن؛ اما گاه با واکنش‌هایی، گاه احساسی و شتابزده، از سوی افرادی که به هر دلیل؛ اهداف و منافع  متعارض و متناقض نگاه منطقه‌ای به توسعه دارند، روبرو بوده است. مدیر کانال تلگرامی عصر سبزوار (با حدود ٩۵۰۰ عضو) یکی از مشتریان پر و پا قرص «نیشابور فردا»ست که همواره از واکنش‌های این‌چنینی وی بهرمند بوده‌ایم. دارنده کانالی با تفکری خاص که به عنوان مثال در مطلبی درباره احداث «بزرگراه قوچان- چکنه - بام- اسفراین- سنخواست- جاجرم- میامی» هشدار داده که این بزرگراه، تهدیدی برای موقعیت جاده «قوچان - سبزوار» است! آخرین مورد مرتبط با این کانال که در «نیشابور فردا» مورد بررسی قرار گرفت اتهام متوقع بودن «مدیر متخصص، پرتلاش و خدمتگزار یک فرودگاه» بود!

به هر لحاظ؛ باید قدردان وجود چنین فعالیتهایی بود که خواسته یا ناخواسته؛ مصداقها، مستندات و فرصتهایی در اختیار ما قرار میدهند تا با دستی پُرتر به پیگیری مسائل و چالش‌های توسعه حوزه ابرشهر خراسان بپردازیم. این بار نیز یکی از نوشته‌های این مدیر خاص (در تصویر بالا ببینید)، فرصتی دیگری برای بررسی و پیگیری مسائل توسعه، در اختیارمان قرار داد؛ هرچند این فرصت، خواسته قلبی وی نیست! چند ماه پیش، موضوع استفاده‌های جهت‌دار و غیرمسولانه (و البته: بسترساز کدورت و تفرقه) از اصطلاح «غرب خراسان رضوی»؛ در قالب یک مقاله بلند و پُر و پیمان، توسط «نیشابور فردا» مورد بررسی، نقد، آسیب‌شناسی و اطلاع‌رسانی عمومی قرار گرفت. اما در برابر شواهد، استدلال‌ها و روشنگری‌های مطرح‌شده در آن مقاله و مطالب پیرو آن؛ به جای تغییر مسیر به سوی مسولیت‌پذیری، اصلاح روش اشتباه و نامهربانانه گذشته؛ واکنش‌های احساسی، تقابلی و غیر حرفه‌ای، بهانه‌تراشی‌ها و طفره‌روی‌ها (مانند آنچه در تصویر بالا می‌بینید) ادامه یافت.

به هر حال؛ نه در سطح مطالب سایت‌ها، وبلاگ‌ها، کانال‌ها و صفحه‌ها شبکه‌های اجتماعی محلی بلکه پیگیری و روشنگری موضوع در سطح خبرگزاری‌های رسمی (مانند ایرنا)، به خاطر اینکه مصداقی از تعرض به حقوق جغرافیایی-سیاسی مردم خراسان است؛ به عنوان یکی از محورهای اطلاع‌رسانی «نیشابور فردا»، مورد توجه است. به امید خدا، به فراخور فرصت‌هایی که این گرامیان دوست‌داشتنی، با توجه به روند متداولشان، در آینده نیز ایجاد خواهند کرد؛ ابعاد و زوایای دیگری از این موضوع را با خوانندگان گرامی به اشتراک خواهیم گذاشت. مقاله یادشده در اینجا در دسترس است.

از آنجا که هدف ما در این نوشته، پرداختن به موضوع حائز اهمیت دیگری است؛ به توضیحات ارائه شده در بالا اکتفا نموده و یادآور می‌شویم: توسعه آگاهی عمیق نسبت به «جغرافیای سیاسی و تاریخی منطقه» در نزد افکار عمومی (عموم مردم)، بستری اثربخش برای پیشگیری از تکرار رخدادهای ناگوار، ناپسند و غیر قابل باوری از قبیل جداسازی چهار روستای حوزه انتخابیه نیشابور و فیروزه به شمار می‌آید. به همین خاطر؛ در راستای پیشگیری از این قبیل رویدادها، که با تضییع حقوق مردم سر و کار دارد، می‌توان نقش بسیار موثر و انکارناپذیری را برای رسانه‌ها قائل شد.

 

ایرنا و باز هم قصّه‌ی پُرغصّه‌ی محرومیت و تبعیض:

در بازگشت به تصویر بالا، این چند کلمه ساده (مطرح شده در کانال تلگرامی یادشده)، خیلی ارزشمند و دارای اهمیت است: «... شهر مجاور (نیشابور) که اتفاقا بر خلاف مشهد، سبزوار و تربت حیدریه فاقد دفتر خبرگزاری رسمی دولتی جمهوری اسلامی (ایرنا) است ...».

برای روشن‌تر شدن موضوع؛ مراجعه می‌کنیم به ایرنا. در وبگاه رسمی خبرگزاری ایرنا آمده است: «خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا: IRNA) در عرصه بین‌المللی رسانه‌ای شناخته‌شده به شمار می‌رود و به عنوان بنگاه خبری مادر و ارگان رسمی دولت جمهوری اسلامی، مورد توجه دیگر بنگاه‌های خبری جهان قرار دارد. با توجه به جایگاه ایرنا، بخش مهمی از استنادهای رسانه‌های داخلی و خارجی به رویدادهای ایران، منطقه و حتی جهان، موضع‌گیری‌های مسولان و سیاست‌های رسمی کشور معطوف به خبرگزاری جمهوری اسلامی است.» بله، خبرگزاری ایرنا ارگان رسمی دولت است و از بودجه و اعتبارات ملی، برخوردار. و قطعا دفترهای خبر این خبرگزاری نیز، تابع این برخورداری می‌باشند. پس شهرهای مورد اشاره کانال تلگرامی یادشده نیز برخوردارند. و اما چرا نیشابور، «نابرخوردار» و «محروم» است؟!

برای پاسخ به این سوال؛ بهتر است نیشابور را بیشتر بشناسیم.

- شهر نیشابور، «دومین شهر پُرجمعیت خراسان یا شمال شرق کشور» (بعد از مشهد و «قبل از سبزوار، بجنورد، بیرجند و تربت حیدریه») است. شهرستان نیشابور و حوزه انتخابیه نیشابور و فیروزه نیز دارای همین وضعیت است.

- نیشابور با پیشینه تاریخی و فرهنگی تاثیرگذار در حوزه خراسان؛ ستون و استوانه «هویت تاریخی و فرهنگی خراسان» ایران است به نحوی که حق شکوه تاریخ و تعالی فرهنگ خراسان را بدون یادکرد مکرر نام و نشان نیشابور نتوان شناخت.

- نیشابور، «کانون و جریان‌ساز فعالیت‌های فرهنگی، ادبی و هنری در شمال شرق کشور» است. هر چند تاکنون، بسترهای به رسمیت شناختن اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نیشابور به عنوان و جایگاه «اداره کل»، فراهم نشده است اما تنها «دانشکده هنر» شمال شرق کشور در نیشابور مستقر است و همچنین این شهر، تنها شهر نیمه شرقی کشور است که توانسته جایگاه «پایتخت کتاب ایران» را کسب نماید. آرامگاه و هویت دو تن از شخصیت ملی و جهانی ایران (خیام و عطار) که دارای روز بزرگداشت در «تقویم رسمی کشور» هستند، در نیشابور است.

- نیشابور، دومین «قطب صنعتی» شمال شرق کشور، پس از مشهد؛ و «قطب شاخص کشاورزی» (زراعت و دامپروری) با جایگاه ممتاز کشوری است.

- نیشابور بر اساس اسناد راهبردی و بالادستی کشور، «منطقه نمونه بین‌المللی گردشگری» است یعنی با داشتن جاذبه‌های تاریخی، فرهنگی و طبیعی ممتاز، پتانسیل بالای جذب گردشگر بین‌المللی دارد و فعالیت منسجم رسانه‌های دارای بُرد ملی و تاثیر بین‌المللی مانند ایرنا، از زیرساخت‌های بی‌بدیل اطلاع‌رسانی این منطقه به شمار می‌آید.

آیا نیشابور، با همه این توانمندی‌ها؛ پتانسیل تولید و انعکاس خبری کمتری از مواردی که در تصویر بالا آمده، دارد؟! آیا اگر تصور نماییم با نوعی بی‌مهری و کم‌توجهی و احتمالاً سیاستگزاری‌های ناسنجیده (و تلویحاً تبعیض‌آمیز) در تخصیص زیرساخت مهمی مانند دفتر نمایندگی خبرگزاری رسمی دولت کشورمان، در منطقه شمال شرق کشور مواجهیم؛ به بیراه رفته‌ایم؟!

از جان باید اندیشید: چرا شهر، شهرستان و منطقه‌ای چنین پراستعداد؛ در اثر این محرومیت‌های سهواً یا عمداً رواشده، باید در معرض تفاخر و استضعاف افراد ناکارآزموده، جویای نام و ظاهراً جاه‌طلب قرار بگیرد که به خیال خودشان، کار رسانه‌ای می‌کنند اما تفاوتی میان «بزن در رو»‌های رایج در این روزگار کژرفتار، با رسالت و اخلاق حرفه‌ای رسانه‌ای ندارند؟! آیا واقعاً نیشابور، حداقل در اندازه نام‌هایی که این افراد مطرح می‌کنند؛ پتانسیل تولید و انعکاس خبر در ارگان خبری رسمی کشور را ندارد؟!

الحق و الانصاف که اینچنین نیست. باید شعله سوزان و رنج‌افزای این تبعیض و محرومیت را خاموش کرد و یا بیفزاییم این را نیز بر لیست همه تبعیض‌ها و محرومیت‌هایی که در حوزه‌های دیگرِ ارتقا و توسعه «شبکه بهداشت و درمان»، «تقسیمات سیاسی بخش‌ها»، «جاده‌های مواصلاتی»، «دانشگاه»، «فرودگاه» و ... بر دومین شهر و شهرستان و حوزه پرجمعیت شمال شرق کشور (نیشابور)، نسبت به شهرستان‌ همجوارش، روا شده است!

بله، دقیقا در همان جاها و همان زیرساخت‌هایی که شهرستان‌ همجوار از محل اعتبارات و سرمایه‌های ملی از آن‌ها برخوردار شده، و برخی افراد محلی، به انحاء و صور مختلف، آن‌ زیرساخت‌ها را مایه تفاخر و استضعاف نیشابور قرار می‌دهند (!!!)؛ ما در همانجاها دچار محرومیتیم. دچار «محرومیت» هستیم. دچار محرومیت ... بهتر بگوییم: دچار «تبعیض». خواسته یا ناخواسته؛ عمداً یا سهواً؛ چه فرقی می‌کند! لطفا، به این تبعیض‌ها، پایان دهید. آتش سوزان تبعیض را خاموش کنید.

چترها را باید بست ... زیر باران، باید رفت!

ضرورت محرومیت زدایی و رفع تبعیض از توسعه دانشگاهی نیشابور


ضرورت محرومیت‌زدایی و رفع تبعیض از توسعه دانشگاهی نیشابور


نیشابور فردا

(کانال مستقل خبری، تحلیلی، اجتماعی و توسعه‌محور نیشابور)

https://t.me/neyshaburfarda

http://neyshaburfarda.blogsky.com



- مقدمه

از انتشار تصویر بالا زمان زیادی نمی‌گذرد، حدود سه چهار ماه پیش؛ تهیه کننده تصویر، به زعم خود؛ ٨ دانشگاه بزرگ ملی شرق ایران را بر روی نقشه، نشانه‌گذاری کرده است. این تصویر را چند سایت اینترنتی و کانال تلگرامی در شهرستان همجوار به عنوان تبلیغ یکی از نقاط توانمندی شهر مطلوبشان و حتی بعضا به عنوان فاکتوری برای بر عهده گرفتن مرکزیت استانی جدید (!!!)، منتشر کرده‌اند. بسیار شنیده‌ایم که بزرگان نکته‌سنج گفته‌اند: «زود، قضاوت نکنیم». این تصویر هم از همان «زود قضاوت نکنیم»هاست.  پس بی‌هیچ آداب و ترتیبی، به ابعاد قابل توجه از آنچه «نباید زود قضاوت کرد» و آنچه «باید دیر یا زود، در معرض قضاوت افکار عمومی قرار بگیرد» می‌پردازیم:

 

- زود قضاوت نکنیم:

سال آغاز فعالیت‌های دانشگاهی و تاسیس هسته اولیه دانشگاه نیشابور، با توضیحات مرتبط، در سایت رسمی دانشگاه نیشابور آمده است. البته کتمان این موضوع، هر چند برای تهیه کننده تصویر اهمیت داشته اما برای ما هیچ اهمیتی ندارد. چرا که: نگاه به ساحت علم و توسعه دانشگاهی؛ نه بر کمّیت‌هایِ ویترینی و بَزَک‌های تبلیغی؛ بلکه باید مبتنی بر ابعاد عمیق و مسائل موثری باشد که با حداکثر توان در راستای خدمت کارساز، به جامعه قرار گیرد.

 

- باید قضاوت کنیم:

اما از آنچه باید مورد اندیشه، تامل و قضاوت قرار گیرد؛ در اشاره به سه نکته بسیار حائز اهمیت، اکتفا می‌کنیم:

1. نیشابور، سومین شهر و شهرستان پرجمعیت در شرق کشور (پس از مشهد و زاهدان) و دومین در شمال شرق کشور (پس از مشهد) است. اگر قرار است توسعه دانشگاهی و آموزش عالی، در خدمت آموزش و پژوهش مسائل و نیازمندی‌های جامعه باشد، ناچار باید اندیشید که: چرا نیشابور  در لیست ٨ نقطه توسعه‌یافته دانشگاهی شرق کشور نیست؟ آیا توانمندی‌های لازم در نیشابور وجود نداشته که چنین دریغی بر وی روا شده و یا اینکه دومین جامعه پرجمعیت شمال شرق و سومین در شرق کشور، در زمینه توسعه دانشگاهی نیز مانند سایر زمینه‌ها از جمله شبکه بهداشت و درمان، شبکه جادههای مواصلاتی، فرودگاه و ... مورد کم لطفی و بیتوجهی قرار گرفته است؟

2. شاخص‌هایی از قبیل «میزان و کیفیت فعالیت‌های دانشی، فرهنگی و هنری در بطن جامعه»، «نسبت تولید محصولات دانشی، فرهنگی و هنری در یک جامعه در تناسب با جمعیت و امکانات واگذاری»، «نسبت توفیقات دانشی، فرهنگی و هنری یک جامعه به تناسب جمعیت و امکانات واگذاری» و ... را می‌توان از مهم‌ترین فاکتورهای سیاستگزاری توسعه دانشگاهی و آموزش عالی در یک منطقه برشمرد. به اذعان مدیران استانی (که بیشترین آگاهی را از توانمندی‌های شهرستان‌ها دارند): «نیشابور به‌ لحاظ موقعیت اقتصادی، صنعتی،‌ کشاورزی و منابع انسانی ظرفیتی بیشتر از یک استان دارد و بضاعت فرهنگی این شهرستان نیز در حد یک کشور است.» آیا با این غنا و توانمندی، قرار نداشتن نیشابور در لیست ٨ نقطه توسعه‌یافته دانشگاهی شرق کشور، شاهدی بر تبعیض روا شده بر نیشابور در حوزه توسعه دانشگاهی نیست؟

3. هیچ ناقد مُنصِف و غیر منصفی را توان انکار شکوفایی و عظمت علمی ایران در دوره اسلامی نیست؛ و شاهدش اینکه تقریبا هرچه مشاهیر علمی ایرانی می‌شناسیم مرتبط با این دوران بوده‌اند: ابن سینا، زکریای رازی، جابربن حیان، خوارزمی، خیام، بوزجانی و ... . و نیشابور، زادگاه نخستین مراکز علمی ایران و همتای خراسانی بغداد و قاهره و دمشق در دوره اسلامی است. نام نامی نیشابور در تاریخ علم و فرهنگ و هنر، نه تنها نشان درخشان ایران عزیزمان بلکه مایه اعتبار شرق ایران و فخر خراسان در این حوزه مهم تمدن بشری است. بی‌توجهی به برند نیشابور، بی‌مهری به جایگاه نیشابور در تاریخ علم؛ معنایی به جز استعدادسوزی و اتلاف فرصت‌های محدودی که در راستای استفاده از برند بین‌المللی و جهانی علمی-فرهنگی-هنری نیشابور، نمی‌تواند داشته باشد. چرا خراسان بزرگ، منطقه شرق کشور و ایران عزیزمان؛ از بهرمندی از برند پیش برنده‌یِ بین‌المللی نیشابور، محروم شده است؟

 

- زمان رفع تبعیض دانشگاهی از نیشابور

 آیا زمان آن نرسیده است که گام‌هایی جدی و اثربخش در راه محرومیت‌زدایی و رفع تبعیض از نیشابور در حوزه توسعه دانشگاهی و آموزش عالی برداشته شود؟ یادمان باشد همه این ٨ دانشگاه معرفی شده در تصویر بالا، سال‌هاست که از اعتبارات و سرمایه‌های ملی برخوردار شده‌اند تا در این مرحله قرار گرفته‌اند و دانشگاه ملی نیشابور، هیچ چیزی برای قرار گرفتن در جایگاه شایسته خود در عرصه علمی و فرهنگی شرق و شمال شرق ایران، کم ندارد به جز همه توجهاتی که بیانگر عملی رفع تبعیض از فرهنگشهر خراسان است. به پشتوانه جمعیت نیم‌میلیونی نیشابور، پیشینه علمی و فرهنگی نیشابور و استعدادهای اقلمی، اجتماعی و انسانی نیشابور، مسائل توسعه نیشابور را پیگیری نماییم.   

رفع تبعیض از نیشابور؛ دستاورد رویکرد منصفانه به توسعه خراسان


رفع تبعیض از نیشابور؛ دستاورد رویکرد منصفانه به توسعه خراسان

نوشته: نیشابور فردا

(کانال مستقل خبری، تحلیلی، اجتماعی و توسعه‌محور نیشابور)


https://t.me/neyshaburfarda

http://neyshaburfarda.blogsky.com


 

شهر نیشابور، شهرستان نیشابور، حوزه انتخابیه نیشابور؛ دومین کانون جمعیتی شمال شرق کشور (پس از مشهد) و سومین جمعیت شرق کشور (پس از مشهد و زاهدان) را تشکیل می دهد. اما متاسفانه زیرساخت های نیشابور، با جایگاه این دیار در منطقه شمال شرق و شرق کشور، فاصله زیادی دارد!

آب و هوا و اقلیم ممتاز و پرآوازه دشت نیشابور؛ پیشینه تاریخی بسیار غنی و آبرومند؛ سرمایه های فرهنگی و اجتماعی شاخص و زبانزد؛ و موقعیت بی‌بدیل در مرکزیت هندسی جغرافیای شمال شرق کشور (خراسان)؛ نیشابور را  به یکی از پُرکشش‌ترین سکونتگاه‌های شرق کشور تبدیل نموده؛ چنانکه نیشابور امروز، علاوه بر میزبانی جمعیت چندهزار نفری از شهرستان های همسایه دور و نزدیک، جمعیت قابل توجهی از هموطنان عزیزمان از استان‌های شرقی، مرکزی و جنوبی کشور این دیار را موطن گزیده‌اند. این جذابیت بالای سکونتگاهی و کشش جمعیتی بینظیر، در شرایطی است که با توجه به شواهد گویای موجود، چندین دهه است که این دیار از سطحی از بیمهری و بی‌توجهی در برخورداری از زیرساخت‌های اساسی مورد نیاز ساکنان و متناسب با جایگاه خود در منطقه شمال شرق کشور، رنج می‌برد. زیرساخت‌ها نیشابور امروز، در شان جایگاه این دیار در خراسان و ایران نیست.  از اهم محرومیت‌های روا شده بر نیشابور، می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

-- شبکه بهداشت و درمان نیشابور، در سطح دانشکده علوم پزشکی به رسمیت شناخته شده و بودجه و اعتبار می‌گیرد در حالی که شهرستان‌هایی با جمعیت کمتر و در رتبه‌های سوم، چهارم، پنجم، ششم و ... در منطقه شمال شرق کشور، دارای دانشگاه علوم پزشکی هستند و بالتبع از بودجه و اعتبارات چند برابری نیشابور برخوردارند!

-- شبکه جاده‌های مواصلاتی نیشابور، به هیچ وجه با معیار دومین جمعیت شمال شرق کشور، همخوانی ندارد. تنها جاده متناسب با استانداردها و نیاز جمعیتی نیشابور، جاده مشهد - نیشابور - تهران است؛  علی‌رغم موقعیت مواصلاتی نیشابور در قلب خراسان که از قدیم، مطرح و فعال بوده، اما در دوران معاصر، مورد بی‌توجهی قرار گرفته و برای فعال‌سازی ظرفیت‌های بالا و ارتقای جاده‌های مهمی همچون «جاده نیشابور – کاشمر»، «جاده نیشابور – قوچان»، «نیشابور – جوین – جغتای»، «نیشابور – کدکن – تربت‌حیدریه» هنوز اقدام قابل توجهی انجام نشده و  این در حالی است که در شهرستان‌هایی با جمعیت کمتر، رسیدگی و اهتمام ویژه‌ای از سوی وزارتخانه مرتبط دیده می‌شود! نقشه زیر که توسط، برخی وبگاه‌های شهرستان همجوار منتشر شده، نمونه آشکاری از این تبعیض را نمایان می‌سازد. همانطور که می‌بینید بی‌مهری‌ها به استعداد‌های جغرافیایی نواحی استان خراسان رضوی، دستاویزی یک سایت محلی برای نادیده انگاشتن استعدادهای مواصلاتی نیشابور، در راستای تقویت رسانه‌ای و تصویری موقعیت رقابتی ناحیه مطبوع سایت محلی شده است! (استفاده‌های رسانه‌ای غیر مسولانه از موقعیت‌هایی که بواسطه هزینه بودجه و اعتبارات ملی، به یک ناحیه واگذار شده؛ از دستاوردهای مدیریت نامتوازن برنامه‌های توسعه استان در دهه‌های گذشته است.)



-- اگر تاریخ شمال شرق کشور (منطقه خراسان کنونی ایران) را بررسی نماییم نیشابور با فاصله‌ای کاملا محسوس،‌ شاخص‌ترین دیاری است که نام آن با مدارس علمی، نظامیه‌ها و مراکز رشد و گسترش دانش (دانشگاهها) و مراکز فرهنگی گره خورده؛ اما کم‌توجهی در توسعه زیرساخت‌های دانشگاهی این دیار، در دوران معاصر، به اندازه‌ای است که فاصله بسیار زیادی با نقش مورد انتظار و پتانسیل نیشابور در تحرک و تحول علمی و فرهنگی شمال شرق کشور وجود دارد و این وضعیت (بی‌توجهی به فعال‌سازی پتانسیل‌های فرهنگی و علمی نیشابور) در مجموع، در راستای منافع بلندمدت و آینده‌نگر خراسان و ایران عزیزمان نیست؛ چرا که استفاده نکردن از موقعیت درخشان و نام پرآوازه نیشابور در تاریخ تولید علم و توانمندی‌های فرهنگی این دیار در دوران معاصر، معنی‌ای به جز فرصت‌سوزی و اتلاف سرمایه‌های اجتماعی و انسانی نمی‌دهد!

-- فرودگاه، در جهان امروز که شرایط زندگی و فعالیت در آن، به شدت در حال حرکت به سمت سرعت بیشتر و اتلاف زمان کمتر است؛ زیرساختی انکارناپذیر برای شهرهایی دارای موقعیت منطقه‌ای، ملی و بین‌المللی مانند نیشابور است تا به عنوان زیرساختی برای فعالیت موثر در بخش‌های گردشگری، فرهنگ، آموزش عالی، بهداشت و درمان، صنعت، تجارت، کشاورزی و ... بهره‌برداری نمایند؛ اما متاسفانه «منطقه نمونه بین المللی گردشگری نیشابور» که در تمامی بخش‌های یادشده دارای توانمندی‌های مطرح و رتبه ممتاز در شمال شرق کشور است؛ از بین ۵ شهر پرجمعیت شمال شرق کشور، تنها شهری است که زیرساخت اساسی و راهبردی فرودگاه را ندارد و این در حالی که این شهر، دارای رتبه دوم جمعیتی است و در شهرهای سوم و چهارم و پنجم سال‌هاست که این زیرساخت مهم ایجاد شده!

 

جمع‌بندی:

زیرساخت‌های نیشابور امروز، نه در حد سومین جمعیت شرق کشور است و نه حتی در حد دومین شمال شرق کشور! شکی نیست که آنچه تا امروز، رخ داده است را می‌توان به کم‌اطلاعی تصمیم‌گیران محترم از وضعیت منطقه شمال شرق کشور نسبت داد؛ اما با همه اطلاع‌رسانی‌هایی که مسولان دلسوز و رسانه‌های دغدغه‌مند، در سال‌های اخیر، در زمینه محرومیت‌های عمدتاً سهوی روا شده بر نیشابور، صورت داده‌اند؛ نباید انتظار داشته باشیم که این تبعیض‌های واضح و انکارناپذیر تداوم یابد.

صرف نظر از استعداهای اقلیمی و اجتماعی و فرهنگی نیشابور؛ فقط با نظر به اینکه نیشابور، دومین جمعیت شمال شرق کشور است؛ باید زیرساخت‌هایی در اندازه میانی جمعیت اول و سوم این منطقه داشته باشد و این، «منصفانه‌ترین رویکرد» به مسائل توسعه شمال شرق کشور و استان خراسان رضوی است.

به اتکای جمعیت نیم‌میلیونی حوزه انتخابیه نیشابور؛ مسائل توسعه نیشابور را پیگیری کنیم ...

چه کسی نیشابور را "بن‌بست" می‌خواهد؟!


درباره سیاست «چماق و هویچ»، بسیار شنیده‌ایم؛ اما شاید به ندرت به این اندیشیده باشیم که «اگر چماق و هویچ، در دست یک چماقدار ناشی قرار بگیرد چه نتیجه ای به بار می آورد؟!» من هم اولین بار بود که به این موضوع، فکر میکردم. راستی؛ چه شد که به این اندیشه افتادم؟!


چندی پیش، بزرگواری؛ لینک مطلبی را برایم فرستاد. چند روز پیش نیز لینک مطلبی دیگر (مرتبط با مطلب قبلی) دریافت کردم. عکس دو مطلب یادشده را در تصویر بالا ببینید. مطلب دوم بود که مرا به یاد «چماق و هویچ» انداخت.

القصه؛ یک سایت محلی، به یک مسول، حمله می‌کند او را «مایوس» و فلان و مدان می‌خواند؛ اما بعد به او «امید» می‌دهد که اگر این کار را بکنی خیلی باحالی، خیلی موفقی و خیلی فلانی!

 آری! فکرش را که می‌کنی وجداناً چماق کوفتن، از هویچ دادن، راحت‌تر است؛ چرا که چماقدار باید حداقل یک هویچ داشته باشد تا به خاطر خوشمزگی آن هویچ، آن بنده خدایی که در زیر چماق است پا بدهد و مطابق میل چماقدار، رفتار کند.

 اما وای بر چماقدار بخت‌برگشته‌ای که از چماقخور بخواهد «برو و هویچ را خودت تهیه کن»! 

این هویچ، در تصویر بالا همان اصطلاح شیک «چرخه مفید» است که زیر آن را خط قرمز کشیده‌ایم. منظور خیلی خودمانی‌اش این است که «آقای رییس! تو رو خدا، برو «جار بزن» چند تا مسافر بیار که چرخم بچرخه و از همسایه، «بااهمیت»تر و «باصلاحیت»تر و غیر «بن‌بست»تر باشم؛ چون برنامه‌هایی دارم که باید به هر قیمتی! که شده اونا رو پیاده کنم.» (لطفا توضیحات تکمیلی را در تصویر بالا ببینید(

با ذکر یک نکته مهم، از این داستان بگذریم: کاش نسبت به عزیزانی که خودجوش و بعضا ظاهرا خود-رو کار رسانه ای می‌کنند و برای خوشان، رسالت «امداد و نجات» یک استان!!! را قائلند؛ دلسوزی بیشتری شود و با تاکید بسیار، آموزش «اخلاق کار در رسانه» داده شود تا شاید با لحاظ فهم مورد انتظار از چگونگی بجا آوردن حق و احترام زحمات و خدمات مدیران خدمتگزار؛ آن عزیزان نیز مسولانه تر به رسالت‌های خود-مفروضشان(!!!) بپردازند.

 

ادامه این داستان اما ادامه داستان بالا نیست هرچند به آن بیربط هم نیست. داستان ما؛ روایتی از مطالبه همدلانه مردم یک شهرستان است.

۱۰ سال پیش شاید از اهمیت زیرساخت فرودگاه در توسعه منطقه‌مان این‌طور که امروز می‌دانیم؛ آگاه نبودیم. این آگاهی عمیق و مسولانه؛ نتیجه زحمات همه کسانی است که تلاش کردند تاثیر فرودگاه را در توسعه نیشابور، در معرض توجه یکایک شهروندان و رسانه‌های شهرستان قرار دهند.

فرودگاه؛ امروز، یکی از مطالبات تراز اول جمعیت نیم‌میلیونی شهرستان نیشابور است و اولویت آن، به اندازه‌ای است که «توانایی پیگیری و به سرانجام رساندن ایجاد زیرساخت فرودگاه نیشابور» را می‌توان به عنوان یکی از فاکتورهای عمده، نافذ و تاثیرگذار در میزان محبوبیت و مطلوبیت سیاستمدارن و مسولان، در میان مردم شهرستان؛ معرفی نمود.

 ضعفزیرساخت‌های شهرستان نیشابور نسبت به موقعیت و جمعیت و کارایی و تاثیرگذاری آن در منطقه شمال شرق کشور؛ و حتی نسبت به شهرستان‌های همتراز در همین منطقه؛ خوشبختانه، از نگاه منصف هیچ یک از مسولان محترم پوشیده نمانده و به مناسبت‌های مختلف، به این ضعف‌ها اشاره نموده‌اند.

- امروز؛ همه می‌دانند: داشتن مجوز دانشگاه علوم پزشکی با امکان جذب بودجه و اعتبارات ملی چندبرابری؛ چه تحولاتی را در یک منطقه نسبت به دانشکده علوم پزشکی منطقه همجوار ایجاد می‌کند!

- همه می‌دانند: برخورداری یک منطقه از  جاده‌های مواصلاتی اصلی و درجه یک؛ ضمن امکان جذب اعتبارات ملی بیشتر برای توسعه و نگهداری جاده، چه مزایای اقتصادی را برای منطقه برخوردار نسبت به منطقه همجوار فراهم می‌کند. 

- همه می‌دانند: وجود ۵ فرمانداری و ادارات ذیربط در یک منطقه، چه تحولاتی در پیگیری مسائل آن منطقه، نسبت به وجود فقط یک یا دو فرمانداری ایجاد می‌کند.

- آری؛ همه می‌دانند  ...

- همه می‌دانند: زیرساخت فرودگاه؛ کمک و فعال‌کننده پتانسیل بخش‌های گردشگری، آموزش عالی، بهداشت و درمان، فرهنگ، صنعت، کشاورزی و ... است و حتی موقعیت ژئوپلتیک منطقه را ارتقا می‌دهد.

- همه می‌دانند: نیشابور، رتبه ٢ جمعیتی خراسان را دارد اما در میان ۵ شهر پرجمعیت خراسان (به ترتیب: مشهد، نیشابور، سبزوار، بجنورد، بیرجند)، تنها شهری است که زیرساخت مهم فرودگاه را ندارد.

 با این اوصاف؛

آیا اگر حتی نیشابور را گرفتار «تبعیض» نخوانیم؛ نباید به صراحت، بر نابرخورداری و محرومیت این شهر گواهی داد؟!

 و ... همه می‌دانند که نسبت دادن آشکار و تلویحی عنوان‌های دردناکی همچون «بی‌صلاحیت»، «بی‌اهمیت»، «بن‌بست» و ... به این نیشابور که فخر تاریخ و فرهنگ خراسان است با محرومیت‌ها و تبعیض‌هایی که در همین یکی دو دهه اخیر، بر این منطقه روا شده، ارتباط مستقیم دارد.

 آری! همه می‌دانند  ...

همه با هم برای رفع تبعیض و محرومیت‌زدایی زیرساختی از نیشابور ...

نیشابور فردا (کانال مستقل خبری، تحلیلی، اجتماعی و توسعه‌محور نیشابور)

[ https://t.me/neyshaburfarda ]